توضیحات
دولتهاي گوناگون پس از انقلاب اسلامی در ايران، هر يك سياست خارجي ويژهاي را در دستور كار قرار دادهاند كه يافتن وجه اشتراك در آنها بسيار دشوار است. هدف نویسنده اين کتاب پردازش و تدوين نظريه سياست خارجي مبتني بر نظريه هويت اجتماعي و مفهوم تحليلي منزلتطلبي است. اين نظريه تلاش ميكند پاسخگوي سؤالاتی از این قبیل باشد: چرا يك دولت در پي منزلتطلبي است؟ دولتها برای تأمين منزلت مطلوب خود چه راهبردهایی را دنبال ميكنند؟ علت تغيير و تحول در راهبردهای منزلتطلبي كدام است؟ منطق حاكم بر سياست خارجي به مثابه منزلتطلبي چيست؟ مطالعه کتاب حاضر برای علاقمندان و پژوهشگران حوزه امنیت ملی و همچنین اساتید و دانشجویان رشتههای علوم سیاسی و روابط بینالملل توصیه میشود.
- فصل اول: مبانى نظرى _ روشى
- فصل دوم: مختصات فضاى بينالمللى، منطقهاى و داخلى ايران در آستانه انقلاب اسلامى
- فصل سوم: تثبيت نهادى – تنگناى رقيبان؛ فرايند رهايى خودانگاره اسلام؛ فقاهتى از دوگانگى و تفوّق بر خودانگاره هاى رقيب
- فصل چهارم: فضاى تغيير و آزمون كارآمدى؛ بازسازى اسلام فقاهتى
- فصل پنجم: فضاى تغيير و آزمون تناسب؛ برآمدن خودانگاره اسلام سياسى اطلاحطلب
- فصل ششم: فضاى تغيير و آزمون تناسب و كارآمدى؛ بازگشت اسلام فقاهتى
- فصل هفتم:آزمون تناسب و كارآمدى؛ برآمدن خودانگاره اعتدالگرايى
- فصل هشتم: سناريوپردازى پيرامون آينده منزلتى جمهورى اسلامى ايران در افق 1404