توضیحات
از لحاظ نظری صرف، اجتناب از معنای مطلق امنیت مشکل است. واژه مزبور خود یک حالت یا شرایط مطلق را نشان میدهد. یعنی هر امـری یا دارای امنیت اسـت یا نیست و حالتی مـثل انواع وضعیتها یا طیف بین کلمــاتی چون کلمات سرد و گرم را نشان نمیدهد. اکثــر تعاریف موجود، یک یا چند مسـئله حـیاتی را دربر نمیگیرد. «ارزشهای محوری یا حیاتی» کدامند؟ آنها ثابتاند یا متحول؟ آیا آنها تناقضی ندارند؟ «پیروزی» در شرایط معاصــر چه معنایی دارد؟ آیا جنبههای عینی و ذهنی امنیت بصورت معنیداری قابل تفکیک است؟ آیا جنگ، تنها نوع تهدید امنیت ملی است؟ اهداف نسبی امنیتی را چگونه میتوان به قدر کافی مشخص و تعریف کرد؟ آیا امنیت ملی واقعاً ملی است یا چیزی است که به گروههای مسلط خاصی مربوط میشود؟ یک دولت چه حقی دارد که ارزشهای امنیتی خود را به نحوی تعریف کند که مستلزم نفوذ در خارج از قلمرو و مرزهای آن باشد و به نقض منافع امنیتی دیگران منجر شود؟ اصطلاحات «تهدید» و «تجاوز» در فعالیتهای عادی چگونه تعـبیر و تعریف میشود؟ نارسایی تعاریف مزبور باعث تعجب و دلسردی نیست. تلاش پیگیر برای تعریف یا اندازهگیری به نتیجه مورد قبول نرسیده است. بیان مفهوم عدالت نیازمند صدها نفر حقوقدان است تا ابهامات موضوع را برطرف کنند. هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم مفهوم امنیت راحتتر از آنها کشف خواهد شد…(برگرفته از متن کتاب)
بررسی
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.